سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

89/11/26
2:48 ع

دم در چیزی نیست

لنگه کفش من اینجاها بود

زیر اندیشه این جا کفشی

مادرم شاید دیشب

کفش خندان مرا

برده باشد به اتاق

که کسی پا نچپاند در ان

هیچ جایی اثر از کفشم نیست

نازنین کفش مرا درک کنید

کفش من کفشی بود کفشستان

 که به اندازه ی انگشتانم معنی داشت

پای غمگین من احساس عجیبی دارد

پشت پای من از این غصه ورم خواهد کرد

شصت پایم به شکاف سر کفش عادت داشت

نبض جیبم امروز

تند تر می زند از قلب خروسی که در اندوه غروب

کوپن مرغش باطل می شود

جیب من در غم فقدانهزارو صدو هشتادو سه چوق

که پی کفش کفاش محل خواهد داد

خواب در چشم ترش می شکند

کفش من پاره ترین قسمت این دنیا بود

سیزده سال و چهل روز مرا در پا بود

یاد باد ان که نهادش نظری با ما بود

دوستان کفش پریشان مرا کشف کنید

کفش من می فهمید که کجا باید رفت

که کجا باید خندید

کفش من له می شد گاهی

زیر کفش حسن وجعفروعباس وعلی

توی صف های دراز

من در این کله ی صبح پی کفشم هستم

تا کنم پای در ان

وبه جایی بروم

که به ان نانوایی می گویند

شاید ان جا بتوان

نان صبحانه ی فرزندان را توی صف پیدا کرد

باید الان بروم اما نهگریه‌آور


مشخصات مدیر وبلاگ
 
مرضیه احمدی[0]
 

سلام دوستان با تشکر از ورودتون به این وب لاگ امید وارم خوشتون بیاد اگه نظری دارین حتما بذارید هستم دارم تلاش می کنم کارمو گسترش بدم به نظر و راهنمائی شما نیاز مبرم هست


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
صفحه‌های دیگر
دوستان
 
موسیقی


ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ